اشعار شهادت امام هادي،شعر شهادت امام علي النقي
شمع جمع شبستان
امام هادي
فتاده مرغ دلم ز آشيان در اين وادي
كه هر كجا رود افتد به دام صيادي
به دانهاي دُّر يكدانه ميدهد برباد
نه گوش هوش و نه چشم بصير نقّادي
چنان اسير هوا و هوس شدم كه نپرس
نه حال نغمه سرايي نه طبع وقّادي
دلا دل از همه برگير و خلوتي بپذير
مدار از همه عالم اميد امدادي
مگر ز قبله حاجات و كعبه مقصود
ملاذ(1) حاضر و بادي(2)عليّ الهادي
محيط كون و مكان نقطه بصير وجود
مدار عالم امكان مجرّد و مادي
شَها تو شاهد ميقات «لِي مَعَ اللّهي»(3)
تو شمع جمع شبستان مُلك ايجادي
صحيفه ملكوتيّ و نسخه لاهوت
وليّ عرصه ناسوت بهر ارشادي
مقام باطن ذات تو قاب قوسين است
به ظاهر ارچه در اين خاكدان اجسادي
كشيدي از متوكل شدائدي كه به دهر
نديده ديده گردون ز هيچ شّدادي
گهي به بركه درندگان(4) گهي زندان
گهي به بزم مِي و سازِ باغي عادي(5)
تو شاه يكّه سواران دشت توحيدي
اگر پياده روان در ركاب الحادي
ز سوز زهر و بلاهاي دهر جان تو سوخت
كه بر طريقه آباء و رسم اجدادي
آية الله غروي اصفهاني (كمپاني)
پينوشتها:
1- ملاذ: پناه2- حاضر و بادي: حاضر: كسي كه در حضر و در شهر ساكن است. بادي: كسي كه باديهنشين و صحرانشين است.
3- اشاره است به حديث: «لي معالله وقت لا يسعني فيه ملك مقرّب ولانبي مرسل: «مرا با خدا وقتي است كه در آن با من نميگنجد هيچ ملك مقرّب يا پيغمبر فرستاده مرسل.» اين حديث منسوب به پيغمبراكرم صلي الله عليه و آله است و منظور از آن مقام استغراق يا محو و فناي در حضرت حق تعالي است. (رك : شرح مثنوي، جلد چهارم، استاد دكتر سيد جعفر شهيدي، صفحه286).
4- بركه درندگان (بركة السباع): محلي بود كه مركز درندگان از قبيل شير و پلنگ بود و امام بزرگوار را در آن محل خطرناك قرار دادند ولي به امر خداوند متعال درندگان برگرد آن حضرت حلقه زدند و زياني به آن امام بزرگوار نرساندند.
5- باغي: سركش و طغيان كننده عادي: عداوت كننده و دشمن.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اى هادى هدايت دين
امام هادي
اى ماه، مستنير ز نور لقاى تو
خورشيد كسب فيض كند از ضياى تو
اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام
پيوسته فيض از سر خوان عطاى تو
اى جبرييل مير ملك پيك انبياء
خدمتگذار بر در دولتسراى تو
اى عاشر الائمه على النقى كه هست
چشم اميد خلق به مهر و وفاى تو
اى پور پاك معنى جود و كرم جواد
حاتم هزار بار خجل از ثناى تو
اى مظهر جلال و جمال خداى فرد
شد طوطياى چشم ملك خاك پاى تو
در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار
در دل هر آن كه داشت فروغ ولاى تو
خوفش ز آفتاب جز اين است بى سخن
در دهر هر كه زيست به تحت لواى تو
تا مدفن شريف تو شد سرّ من رأى
جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو
زد طعنه بر بهشت برين هر كسى كه ديد
آن گنبد منور و صحن و سراى تو
اى هادى هدايت دين مبين حق
اى آن كه مدح خوان تو باشد خداى تو
"علامه" با بضاعت فكرش كجا سزد
انشا كند چكامه مدح و ثناى تو
"علامه"
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دهمين مسند نشين
امام هادي(عليه السلام)
كيستم من شاهكار ملك ذات كبريايم
دهمين مسند نشين از بعد ختم الانبيايم
گوهرى ارزنده از گنجينهى جود جوادم
نهمين فرزند دلبند على مرتضايم
مصرعى از شعر ناب عصمت كبراى حقم
هشتمين پروردهى ايمان و صبر مجتبايم
پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى
هفتمين سنگر نشين نهضت خون خدايم
دُرّ عبادت فارغ التحصيل درس عابدينم
ششمين زينت فزا از بهر محراب دعايم
در نايابى ز بحر دانش بحراالعلومم
پنجمين گنجينهى اسرار كل ماسوايم
صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم
چارمين استاد دانشگاه تكوين ولايم
وارث موسى بن جعفر در مسير پايدارى
سومين نور دل آن پيشواى مقتدايم
محور چرخ زمانم، حجت روى زمينم
دومين گل از گلستان على موسى الرضايم
در مسير حق پرستى بعد آباء گرامم
اولين هادى خلق بعد از مصباح الهدايم
در شجاعت بى قرينم، در سخاوت بى نظيرم
حق پرستان را حبيبم، دردمندان را دوايم
من وصيم، من وليم، من نقيم، من سخيم
زانكه همنام على معنىِ، هاى هل اتايم
آيهى تطهير را مصداق و از امر الهى
آيهاى از شاخصار نصِ نون اِنّمايم
غم مخور (ژوليده) فردا پاى ميزان عدالت
شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزايم
"ژوليده نيشابوري"
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نظرات شما عزیزان: